آکادمی آی‌پاسارگاد

سوگیری‌های رفتاری سرمایه‌گذاران و خطا‌های شناختی

سوگیری‌های رفتاری سرمایه‌گذاران و خطا‌های شناختی

- اندازه متن +

سوگیری‌های رفتاری (Behavioral Bias) به مجموعه‌ای از الگوهای سیستماتیک و قابل پیش‌بینی در قضاوت و تصمیم‌گیری گفته می‌شود که موجب انحراف از رفتار کاملاً عقلایی و منطقی می‌گردد. این سوگیری‌ها معمولاً در اثر محدودیت‌های شناختی، احساسات، تجربه‌های گذشته، قوانین سرانگشتی ذهنی (Heuristics)، یا برداشت‌های نادرست فرد از اطلاعات ایجاد می‌شوند و باعث اتخاذ تصمیم‌هایی شوند که با آنچه نظریه‌های مالی کلاسیک پیش‌بینی می‌کنند، تفاوت دارد.

در این مقاله از آی‌پاسارگاد به انواع سوگیری‌های رفتاری (Behavioral Biases) که یکی از مفاهیم بنیادی مالی رفتاری است می‌پردازیم. سرمایه‌گذاران به ویژه متخصصین سرمایه‌گذاری با درک این سوگیری‌ها، شناسایی آن‌ها در خود و دیگران، و یادگیری راهبردهایی برای کاهش اثراتشان، ممکن است بتوانند نتایج اقتصادی بهتری رقم بزنند. خواندن این مقاله از آی‌پاسارگاد برای فعالین بازار‌های مالی از جمله سرمایه‌گذاران شخصی و متخصصان نهاد‌های مالی که در تصمیم‌گیری‌های مالی نقش دارند مفید خواهد بود.

سوگیری‌های رفتاری سرمایه‌گذاران

منظور از سوگیری‌های رفتاری سرمایه‌گذاران، خطاهای تصمیم‌گیری آن‌ها است که می‌تواند منجر به انحراف آن‌ها از رفتارهای عقلانی شود. این سوگیری‌ها به صورت الگوهای سیستماتیک و قابل پیش‌بنی در تصمیمان سرمایه‌گذاران نمود پیدا می‌کند و منجر به اتخاذ تصمیم‌های خلاف منطق می‌شود.

به بیان دیگر، در مالی رفتاری، سوگیری رفتاری زمانی رخ می‌دهد که فرد در شرایط واقعی بازار، به‌جای تحلیل عقلانی مبتنی بر داده و منطق، تحت‌ تأثیر احساساتی مانند ترس، طمع، اعتماد بیش از حد یا گریز از ضرر تصمیم‌گیری کند. این انحراف می‌تواند پیامدهایی مانند خطا در انتخاب دارایی، زمان‌بندی اشتباه در انجام معامله یا نادیده‌گرفتن اطلاعات مهم را به‌همراه داشته باشد.

پژوهش‌ها نشان داده‌اند افراد در زمان تصمیم‌گیری‌های پیچیده، بیشتر اوقات به قضاوت‌ها و ترجیحات ابتدایی خود تکیه می‌کنند تا موقعیت را ساده‌سازی کنند. لذا ممکن است کاملاً عقلایی رفتار نکنند. این رویکردها سریع و از نظر شهودی جذاب هستند، اما ممکن است به نتایجی کمتر از حد بهینه منجر شوند.

در مقابل این دسته از پژوهش‌ها، نظریه‌های سنتی اقتصادی و مالی معمولاً فرض می‌کنند که افراد با در نظر گرفتن تمامی اطلاعات موجود در فرآیند تصمیم‌گیری، به صورت عقلایی عمل می‌کنند که منجر به نتایج بهینه می‌شود و از کارایی بازارها حمایت می‌کند. مالی رفتاری این فرضیات را به چالش می‌کشد، زیرا پژوهش‌هایی را در نظر می‌گیرد که چگونگی رفتار افراد و بازارها در واقعیت را نشان ‌می‌دهد.

دسته‌بندی‌های سوگیری‌های رفتاری

به‌طور کلی، سوگیری‌های رفتاری به دو شکل بروز می‌کنند. استدلال شناختی معیوب که به آن «خطاهای شناختی» (Cognitive Errors) هم می‌گویند، و دیگری سوگیری‌های رفتاری که بر پایه احساسات یا هیجانات هستند و به عنوان «سوگیری‌های هیجانی» (Emotional Biases) شناخته می‌شوند. هر دوی این سوگیری‌های رفتاری، صرف‌نظر از عامل ایجادشان می‌توانند باعث انحراف تصمیم‌گیری‌ها از پیش‌فرض‌های نظریات مالی سنتی شوند.

خطاهای شناختی معمولاً با کسب اطلاعات بهتر، آموزش یا مشاوره قابل اصلاح یا حذف هستند. در حالی که سوگیری‌های هیجانی چون از امواج احساسی و شهود درونی سرچشمه می‌گیرند به‌سختی قابل اصلاح‌ هستند. این سوگیری‌ها از طریق تلاش آگاهانه بروز نمی‌کنند بلکه به‌صورت خودجوش رخ می‌دهند. به طوری که حتی ممکن است برای فردی که آن را تجربه می‌کند، ناخواسته باشند.

بنابراین، در بسیاری از موارد تنها می‌توان سوگیری هیجانی را شناسایی کرد و با آن سازگار شد، نه آنکه آن را به‌طور کامل حذف کرد. تفاوت میان جنبه‌های شناختی و هیجانی کمک می‌کند تا تشخیص دهیم چه زمانی و چگونه باید اثر سوگیری‌های رفتاری را در تصمیم‌گیری مالی تعدیل کنیم. پژوهشگران تاکنون تعداد زیادی از سوگیری‌های رفتاری را شناسایی کرده‌اند. هدف این مقاله از آکادمی آی‌پاسارگاد ارائه فهرستی جامع از آن‌ها نیست. بلکه تمرکز بر سوگیری‌های رفتاری شناخته‌شده‌تر و مطرح‌تر در چارچوب شناختی – هیجانی است.

همچنین، تمرکز این مقاله بر وجود یا عدم وجود هر سوگیری رفتاری است، نه بر اندازه یا شدت آن. به بیان دیگر، در اینجا قصد نداریم میزان بروز هر سوگیری را اندازه‌گیری کنیم، بلکه هر سوگیری رفتاری، پیامدهای بالقوه آن، روش‌های شناسایی و اصلاح آن را بررسی خواهیم کرد. در فرآیند شناسایی سوگیری‌ها، به عبارات یا الگوهای فکری که ممکن است نشانه‌ی وجود آن سوگیری رفتاری باشند اشاره می‌شود.

سوگیری‌های رفتاری سرمایه‌گذاران و خطاهای شناختی

خطاهای شناختی

در این بخش از مقاله، سوگیری‌های رفتاری رایج و پیامدهای آن‌ها در تصمیم‌گیری‌های مالی افراد را بررسی می‌کنیم. خطاهای شناختی به دو دسته تقسیم می‌شوند:

  • «سوگیری‌های پایداری باور» (Belief Perseverance Biases)
  • «خطاهای پردازشی» (Processing Errors)

پایداری باور به تمایل فرد برای چسبیدن به باورهای قبلی خود اشاره دارد. حتی زمانی که شواهد جدید یا منطقی باورهای قبلی را زیر سؤال می‌برند. این تمایل معمولاً به دلیل خطاهای آماری یا پردازش اطلاعات و یا خطای حافظه‌ای ایجاد می‌شود.
سوگیری‌های مربوط به پایداری باور که در این بخش مورد بررسی قرار می‌گیرند عبارت‌اند از:

  • «محافظه‌کاری» (Conservatism)
  • «تأییدگرایی» (Confirmation)
  • «نمایندگی» (Representativeness)
  • «توهم کنترل» (Illusion of Control)
  • «دانایی پس از وقوع» (Hindsight)

خطاهای پردازشی به سوگیری‌های رفتاری اشاره دارند که در آن‌ها اطلاعات به‌طور غیرمنطقی یا غیرعقلایی پردازش و استفاده می‌شوند و در نتیجه بر تصمیم‌گیری‌های مالی اثر می‌گذارند. خطاهای پردازشی مورد بررسی در این بخش عبارت‌اند از:

  • «لنگراندازی و تعدیل» (Anchoring and Adjustment)
  • «حسابداری ذهنی» (Mental Accounting)
  • «چارچوب‌بندی» (Framing)
  • «در دسترس بودن» (Availability)

سوگیری‌های رفتاری پایداری باور

سوگیری‌های پایداری باور زمانی رخ می‌دهد که «ناهماهنگی شناختی» (Cognitive Dissonance) بین اطلاعات جدید و باورها یا شناخت‌های پیشین فرد ایجاد شود و موجب نا‌آرامی ذهنی گردد. برای رفع این ناهماهنگی، افراد ممکن است اطلاعات متناقض را نادیده بگیرند یا آن‌ها را تغییر دهند و تنها اطلاعاتی را در نظر بگیرند که باورها و افکار موجودشان را تایید می‌کند.

سوگیری محافظه‌کاری

سوگیری محافظه‌کاری نوعی سوگیری پایداری باور است که در آن، افراد دیدگاه‌ها یا پیش‌بینی‌های قبلی خود را حفظ می‌کنند و اطلاعات جدید و متناقض را به‌طور ناکافی در نظر می‌گیرند. به‌بیان دیگر، در چارچوب بیزین (Bayesian)، این افراد تمایل دارند احتمال اولیه‌ی رویداد (Prior Probability) را بیش از حد وزن دهند و اطلاعات جدید را کمتر از واقع در نظر بگیرند. در نتیجه باورها و برآوردهای به‌روزشده‌ی آنان نسبت به اطلاعات جدید، واکنش کمتر از اندازه (Underreaction) نشان می‌دهد.

پیامدهای سوگیری محافظه‌کاری

در نتیجه‌ی این سوگیری‌های رفتاری، فعالان بازارهای مالی ممکن است رفتارهای زیر را بروز دهند:

  • حفظ یا به‌روز‌رسانی بسیار کند یک دیدگاه یا پیش‌بینی حتی زمانی که اطلاعات جدید بدست می‌آید.
  • چسبیدن به باورهای قبلی در مواجهه با داده‌های پیچیده برای اجتناب از فشار ذهنی ناشی از به‌روزرسانی باورها.

این سوگیری رفتاری معمولاً ناشی از ناتوانی افراد در پردازش اطلاعات جدید یا دشوار بودن آن است.

تشخیص و راهنمایی برای غلبه بر سوگیری محافظه‌کاری

تأثیر سوگیری محافظه‌کاری را با تحلیل درست و وزن‌دهی مناسب به اطلاعات جدید می‌توان اصلاح کرد یا کاهش داد. اولین گام، آگاهی از وجود این سوگیری است. به‌ویژه در رویارویی با اطلاعاتی که فنی، انتزاعی و یا آماری هستند. چرا که پردازش چنین اطلاعاتی هزینه شناختی بالاتری نسبت به سایر انواع داده‌ها دارد. هنگامی که اطلاعات جدید بدست می‌آید، فعالان بازارهای مالی باید از خود بپرسند: «این اطلاعات چگونه پیش‌بینی من را تغییر می‌دهد؟» یا «این اطلاعات چه اثری بر پیش‌بینی من دارد؟»

افراد باید با انجام تحلیل دقیق و در نظر گرفتن اطلاعات جدید، واکنشی متناسب و منطقی نشان دهند. فرآیند به‌روزرسانی باورهای پیشین بر اساس اطلاعات جدید با اصول «قاعده بیز» (Bayes’ Rule) که در آن احتمال‌های به‌روزشده از ترکیب نظام‌مند برآوردهای قبلی و داده‌های تازه به‌دست می‌آیند سازگار است. اگر تفسیر یا درک اطلاعات جدید دشوار باشد، افراد باید از شخصی که بتواند نحوه تفسیر اطلاعات یا پیامدهای آن را توضیح دهد راهنمایی بگیرند.

سوگیری رفتاری تأییدگرایی

سوگیری تأییدگرایی

«سوگیری تأییدگرایی» (Confirmation Bias) به تمایل فرد برای جست‌وجو و توجه به اطلاعاتی که باورهای پیشین او را تأیید می‌کند اشاره می‌کند. همچنین به نادیده‌گرفتن یا کم‌اهمیت جلوه‌دادن اطلاعاتی که با آن باورها در تضاد است نیز اشاره دارد. این سوگیری نوعی واکنش به ناهماهنگی شناختی است و بازتابی از تمایل درونی افراد برای توجیه آنچه می‌خواهند باور کنند می‌باشد.

بسیاری از مشاوران ثروت خصوصی با تجربه، با چنین مسأله‌ای روبه‌رو شده‌اند. برای مثال، در برخورد با مشتری که پس از انجام اندکی تحقیق، بر اضافه‌کردن سرمایه‌گذاری خاصی به پرتفوی خود پافشاری می‌کند. مشتری ممکن است حتی زمانی که مشاور به فروش یا عدم نگهداری دارایی خاصی توصیه می‌کند همچنان بر تصمیم خود اصرار کند، چرا که تحقیقات مشتریت در مورد آن دارایی یا موقعیت سرمایه‌گذاری فقط در جهت اطلاعاتی است که باورش را مبنی بر ارزشمند بودن آن سرمایه‌گذاری تأیید کند. سوگیری تأییدگرایی به سرمایه‌گذاران فردی محدود نمی‌شود. بنابراین تمام فعالان بازارهای مالی باید نسبت به احتمال وجود چنین سوگیری‌های رفتاری در خود هوشیار باشند.

پیامدهای سوگیری تأییدگرایی

در نتیجه‌ی سوگیری تأییدگرایی، فعالان بازارهای مالی ممکن است رفتارهای زیر را داشته باشند:

  • در مورد یک سرمایه‌گذاری خاص فقط اطلاعات مثبت را مدنظر قرار دهند و در مقابل، هرگونه اطلاعات منفی درباره آن را نادیده بگیرند.
  • معیارهای غربالگری خاصی تعریف کنند اما اطلاعاتی که اعتبار این معیارها را زیر سؤال می‌برند یا از معیارهای جایگزین حمایت می‌کنند، نادیده بگیرند. در نتیجه برخی فرصت‌های سرمایه‌گذاری خوب که با معیارها سازگار نیستند کنار گذاشته می‌شوند و در مقابل، برخی سرمایه‌گذاری‌های ضعیف که با معیارها همخوانی دارند انتخاب می‌شوند.
  • پرتفوی(سبد) را کمتر از حد لازم متنوع‌سازی کنند. افراد ممکن است به ارزش سهام یک شرکت بیش از حد مطمئن شوند. اخبار منفی را نادیده بگیرند و تنها اطلاعاتی را جست‌وجو و پردازش کنند که تصمیم آنها را تأیید می‌کنند. در چنین حالتی، وزن سرمایه‌گذاری در یک سهم بیش از حد می‌شود و پرتفوی به میزان قابل توجهی از تنوع خارج می‌شود.
  • بخش بزرگی از سرمایه‌گذاری خود را به سرمایه‌گذاری در سهام شرکت محل اشتغالشان اختصاص دهند. در این سوگیری افراد به شرکت خود باور دارند و به آینده‌اش خوش‌بین هستند. لذا اطلاعات مثبت را برجسته ‌می‌کنند و اطلاعات منفی را نادیده ‌می‌گیرند. در این رابطه اگر فردی بخواهد اطلاعات منفی در مورد محل کارش را بپذیرد، ناهماهنگی ذهنی ناشی از این پذیرش، ممکن است کار کردن در محیط شرکت را برای او دشوار سازد.

تشخیص و راهنمایی برای غلبه بر سوگیری تأیید‌گرایی

تأثیر سوگیری تأییدگرایی را با جست‌وجوی فعالانه اطلاعاتی که باورهای موجود را به چالش می‌کشند می‌توان اصلاح کرد یا کاهش داد. گام مفید دیگر این است که تصمیم‌های سرمایه‌گذاری را با منابع یا زاویه‌دیدهای دیگر تأیید و پشتیبانی کنیم.

سوگیری نمایندگی

سوگیری نمایندگی به تمایل فرد برای طبقه‌بندی اطلاعات جدید بر اساس تجربه‌ها و دسته‌بندی‌های قبلی اشاره دارد. اطلاعات تازه ممکن است به داده‌هایی که قبلاً طبقه‌بندی شده شباهت ظاهری داشته باشد. در حالی که در واقعیت می‌توانند کاملاً متفاوت باشند. در این موارد، طبقه‌بندی داده‌های جدید می‌تواند فریبنده باشد و درک نادرستی ایجاد کند و تمام تحلیل‌های آینده را تحت تأثیر قرار دهد.

دو نوع رایج از این دسته از سوگیری‌های رفتاری که در مورد فعالان بازار‌های مالی مطرح است عبارت‌اند از:

  • بی‌توجهی به نرخ پایه (Base-Rate Neglect)
  • بی‌توجهی به اندازه نمونه (Sample-Size Neglect)

بی‌توجهی به نرخ پایه (Base-Rate Neglect): در این حالت، نرخ وقوع یک پدیده در یک جمعیت بزرگ (نرخ پایه) نادیده گرفته می‌شود و در مقابل، اطلاعات فردی و خاص بیش‌ازحد مورد توجه قرار می‌گیرد. این اطلاعات خاص ممکن است گمراه‌کننده باشند، در حالی که اطلاعات کلی یا نرخ‌های پایه، تصویر مناسب‌تری ارائه می‌دهند. در بازارهای مالی، این خطا زمانی رخ می‌دهد که افراد به دلیل انجام تحقیقات دقیق و جزئی روی یک ورقه بهادار یا یک استراتژی خاص، اطلاعات عمومی مربوط به طبقه یا گروه آن سرمایه‌گذاری مثل صنعت، بخش یا موقعیت جغرافیایی آن را نادیده می‌گیرند.

بی‌توجهی به اندازه نمونه (Sample-Size Neglect): در این نوع سوگیری، فرد به‌ اشتباه تصور می‌کند که یک نمونه کوچک نماینده کل جامعه است. افرادی که دچار این خطا هستند، خیلی سریع ویژگی‌های مشاهده‌شده در یک نمونه کوچک را به کل مجموعه داده‌ها تعمیم می‌دهند. در نتیجه به اطلاعات موجود در آن نمونه کوچک بیش از حد وزن می‌دهند.

پیامدهای سوگیری نمایندگی

در نتیجهِ سوگیری نمایندگی، افراد ممکن است اقدامات زیر را انجام دهند:

  • صرفاً بر اساس اطلاعات فردی و خاص یا بر پایه یک نمونه بسیار کوچک پیش‌بینی یا دیدگاه داشته باشند. به این معنی که داده‌های محدود را به‌طور نادرست به کل تعمیم دهند.
  •  باورهای خود را با استفاده از دسته‌بندی‌های ساده به‌روزرسانی کنند. از آنجا که پردازش داده‌های پیچیده هزینه شناختی بالایی دارد و موجب فشار ذهنی می‌شود. بنابراین فرد ترجیح می‌دهد به‌جای تحلیل عمیق داده‌ها، از طبقه‌بندی ساده و سریع استفاده کند.

تشخیص و راهنمایی برای غلبه بر سوگیری نمایندگی

وقتی فعالان بازار احساس کنند که بی‌توجهی به نرخ پایه یا اندازه نمونه ممکن است در تصمیم‌گیری‌شان مشکل ایجاد کرده باشد، باید از خود سوال زیر را بپرسند:

«احتمال این‌که X (سرمایه‌گذاری مورد بررسی) به گروه A تعلق داشته باشد—گروهی که X از نظر ظاهری به آن شباهت دارد یا نماینده آن تلقی می‌شود—در مقایسه با احتمال تعلق داشتن X به گروه B- گروهی که از نظر آماری احتمال تعلق X به آن بیشتر است، چقدر می‌باشد؟
طرح این پرسش یا پرسش‌های مشابه، به بررسی اینکه افراد احتمال‌های پایه یا قانون اعداد کوچک را در نظر گرفته‌اند یا در اثر نادیده گرفتن آنها موقعیت را نادرست ارزیابی می‌کنند، کمک می‌کند. در چنین شرایطی، ممکن است انجام تحقیقات بیشتری لازم باشد تا اطلاعات مربوط به نرخ پایه به‌دست آید یا اندازه نمونه‌ی داده‌ها بیشتر شود تا ارزیابی دقیق‌تری ممکن شود.

سوگیری رفتاری توهم کنترل

 

سوگیری توهم کنترل

در سوگیری توهم کنترل، افراد تمایل دارند باور کنند که می‌توانند نتایج را کنترل کنند و یا تحت تأثیر قرار دهند. در حالی که در واقع چنین قدرتی ندارند. پژوهش‌های بسیاری نشان داده‌اند که افراد در موقعیت‌های مختلف، مهارت یا نفوذ بیشتری نسبت به آنچه در واقعیت دارند برای خود متصور هستند.

به عنوان مثال، بین رویدادهایی که هیچ رابطه‌ای میان آن‌ها وجود ندارد ارتباط علّی برقرار می‌کنند یا در پیش‌بینی نتایج کاملاً تصادفی، اعتمادبه‌نفس بیش از حد دارند. یک مثال شناخته‌شده از این پدیده این است که افراد ترجیح می‌دهند شماره‌های بلیت بخت‌آزمایی را خودشان انتخاب کنند، نه اینکه شماره‌های تصادفی برایشان انتخاب شود.

پیامدهای سوگیری توهم کنترل

در نتیجه‌ی سوگیری توهم کنترل، افراد ممکن است رفتارهای زیر را نشان دهند:

  • تنوع‌بخشی ناکافی در پرتفوی: پژوهش‌ها نشان داده‌اند برخی سرمایه‌گذاران ترجیح می‌دهند در شرکت‌هایی که احساس می‌کنند بر آن‌ها «تسلط» دارند سرمایه‌گذاری کنند. به عنوان مثال تمایل دارند در شرکتی که در آن مشغول به کار هستند سرمایه‌گذاری کنند. این موضوع باعث می‌شود ترکیب پرتفوی آن‌ها بیش از حد متمرکز بر یک نوع خاص از سرمایه‌گذاری شود. این در حالی است که در واقعیت، بیشتر سرمایه‌گذاران کنترل چندانی بر شرکت محل کار خود ندارند. در نتیجه اگر شرکت عملکرد ضعیفی داشته باشد، این افراد ممکن است هم شغل خود را از دست بدهند و هم زیان سرمایه‌گذاری را تجربه کنند.
  • معامله‌گری بیش از اندازه: پژوهش‌ها نشان داده‌اند که «نرخ گردش پرتفوی» (Portfolio Turnover) بالا با بازدهی سرمایه‌گذاری رابطه معکوس دارد.
  • ساخت مدل‌های مالی و پیش‌بینی‌های بیش از حد پیچیده: برخی فعالان بازار ممکن است پیش از اتخاذ یک تصمیم سرمایه‌گذاری، به مدل‌های پر از جزئیات نیاز داشته باشند. به این دلیل که باور دارند که پیش‌بینی‌های حاصل از این نوع مدل‌ها می‌تواند عدم‌قطعیت را کنترل کند. این در حالی است که اگر چه درک عمیق‌تر از ماهیت یک سرمایه‌گذاری، شرکت یا صنعت اغلب اوقات مفید است، اما پیچیدگی بیشتر مدل‌ها نمی‌تواند ریسک ذاتی و عدم‌قطعیت در نتایج سرمایه‌گذاری را از بین ببرد.

تشخیص و راهنمایی برای غلبه بر سوگیری توهم کنترل

اولین و اساسی‌ترین نکته‌ای که سرمایه‌گذاران باید درک کنند این است که سرمایه‌گذاری یک فعالیت مبتنی بر احتمال است. حتی بزرگ‌ترین شرکت‌های مدیریت سرمایه‌گذاری نیز کنترل کمی بر نتایج سرمایه‌گذاری‌های خود دارند. شرکت‌ها تحت تأثیر عوامل اقتصادی کلان، شرایط صنعت، و همچنین اقدامات رقبا، مشتریان و تأمین‌کنندگان قرار دارند.

علاوه بر این توصیه می‌شود افراد دیدگاه‌های مخالف را نیز جست‌و‌جو و بررسی کنند. به عنوان مثال وقتی در حال بررسی یک سرمایه‌گذاری جدید هستند، لحظه‌ای مکث کنند و به عواملی فکر کنند که ممکن است مخالف انجام آن سرمایه‌گذاری باشند. مثلاً سوالات زیر را از خود بپرسند:

  • ریسک‌های این سرمایه‌گذاری در روند نزولی چیست؟
  • چه چیزی ممکن است اشتباهی پیش برود؟
  • چه زمانی باید از این سرمایه‌گذاری خارج شوم؟

توجه داشته باشید که گفت‌وگو با فردی که دیدگاهی مخالف شما دارد یبشتر اوقات مفید است. برای مثال اگر قصد خرید سهم مشخصی را دارید، گفت‌و‌گو با یک تحلیلگر سهام که فروش آن سهم را توصیه کرده است می‌تواند بسیار کمک‌کننده باشد.

سوگیری دانایی پس از وقوع

این سوگیری به این موضوع اشاره دارد که افراد رویدادهای گذشته را کاملاً قابل‌پیش‌بینی و منطقی تصور کنند؛ در حالی که در زمان وقوع، چنین قطعیتی وجود نداشته است. علت این رفتار روشن است: نتایجی که رخ داده‌اند بسیار ملموس‌تر و قابل مشاهده‌تر از نتایجی که هرگز رخ نداده‌اند هستند. علاوه بر این افراد تمایل دارند پیش‌بینی‌های گذشته‌ی خود را دقیق‌تر از آنچه که در واقع بوده است به یاد بیاورند.

زیرا دانستن نتیجه‌ی واقعی، خاطره و برداشت آن‌ها را از پیش‌بینی اولیه‌شان تحت‌تأثیر قرار می‌دهد. در اثر همین سوگیری رفتاری، تصمیم‌های ضعیف اما با نتیجه‌ی مثبت بعدها ممکن است به‌عنوان حرکت‌های تاکتیکی هوشمندانه یاد شوند. در مقابل، ممکن است تصمیم‌های منطقی و مبتنی بر تحلیل که نتیجهٔ ضعیفی داشته‌اند به‌عنوان اشتباهاتی قابل‌اجتناب در نظر گرفته شوند.

پیامدهای سوگیری دانایی پس از وقوع

در اثر سوگیری دانایی پس از وقوع، افراد ممکن است رفتارهای زیر را نشان دهند:

  • بیش‌برآورد کنند که تا چه حد نتیجهٔ یک سرمایه‌گذاری را به‌درستی پیش‌بینی کرده بودند یا این‌که نتیجه تا چه اندازه قابل پیش‌بینی بوده است. این سوگیری ارتباط نزدیکی با سوگیری بیش‌اعتمادی (Overconfidence Bias) دارد که در بخش‌های بعدی به آن پرداخته می‌شود.
  • عملکرد مدیران سرمایه‌گذاری یا یک ورقه بهادار را به‌صورت ناعادلانه ارزیابی کنند. به این دلیل که با نگاه کردن به گذشته و دانستن نتیجه‌ای که در بازار رخ داده، عملکرد را با آنچه که اتفاق افتاده است مقایسه می‌کنند، نه با انتظارات و اطلاعاتی که در زمان تصمیم‌گیری اولیه وجود داشته است.

تشخیص و راهنمایی برای غلبه بر سوگیری دانایی پس از وقوع

معمولاً وقتی ماهیت سوگیری دانایی پس از وقوع درک شود، قابل تشخیص خواهد بود. فعالان بازار باید از خود بپرسند که «آیا در حال بازنویسی تاریخ برای خودم هستم یا واقعاً درباره اشتباهاتی که مرتکب شده‌ام صادق هستم؟»

برای جلوگیری از این سوگیری، افراد باید تصمیم‌های سرمایه‌گذاری و دلایل اصلی اتخاذ آن‌ها را در همان زمانِ تصمیم‌گیری، به‌صورت مکتوب ثبت کنند. معمولاً مراجعه به سوابق مکتوب در مقایسه با رجوع به حافظه، ارزیابی بسیار دقیق‌تری را از تصمیم‌های گذشته ارائه می‌دهد.

خطا‌های پردازشی

خطاهای پردازشی به اطلاعاتی که به‌صورت غیرمنطقی یا غیرعقلایی پردازش و استفاده می‌شوند اشاره دارند. همان طور که پیش‌تر بررسی کردیم، سوگیری‌های پایداری باور بیشتر به خطاهای حافظه یا خطا در تعیین و به‌روزرسانی احتمال‌ها مربوط‌ هستند. در حالی که خطاهای پردازشی بیشتر به نحوه‌ی پردازش خودِ اطلاعات ارتباط دارند و نشان‌دهنده‌ی نقص در شیوه‌ی تحلیل و تفسیر داده‌ها هستند.

سوگیری لنگراندازی و تعدیل

سوگیری لنگراندازی و تعدیل به این تمایل که افراد برای برآورد، قضاوت یا تصمیم‌گیری‌های بعدی خود به یکسری اطلاعات اولیه تکیه می‌کنند اشاره دارد. مثلاً وقتی لازم است ارزشی با اندازه نامشخص تخمین زده شود، افراد معمولاً با یک عدد اولیه یا همان «لنگر» شروع می‌کنند و سپس آن را به سمت بالا یا پایین تعدیل می‌کنند.

صرف نظر از اینکه این لنگر اولیه چگونه انتخاب شده است، افراد معمولاً تعدیلات کافی را در مورد آن انجام نمی‌دهند. در نتیجه، برآورد نهایی آن‌ها دارای سوگیری می‌شود. این سوگیری رفتاری ارتباط نزدیکی با سوگیری محافظه‌کاری دارد. قاعده بیز در این مورد نیز در رابطه با چگونگی در نظر گرفتن اطلاعات جدید در جهت تغییر باورهای قبلی کاربرد دارد.

پیامدهای لنگراندازی و تعدیل

در نتیجه سوگیری لنگراندازی و تعدیل، ممکن است افراد هنگام دریافت اطلاعات جدید به برآوردهای اولیه‌ی خود بیش از حد اتکا کنند. این موضوع فقط به تعدیل‌های رو به پایین محدود نمی‌شود بلکه در تعدیل‌های رو به بالا نیز همین پدیده مشاهده می‌شود.

تشخیص و راهنمایی برای غلبه بر سوگیری لنگراندازی و تعدیل

فعالان بازار به عنوان اقدامی اصلی می‌توانند به‌طور آگاهانه پرسش‌هایی از خود بپرسند که وجود سوگیری لنگراندازی و تعدیل را آشکار کند. برخی از این پرسش‌ها عبارت‌اند از:

  • آیا نگه‌داشتن این سهم بر اساس تحلیل منطقی است، یا اینکه تلاش می‌کنم به قیمتی برسم که به آن لنگر شده‌ام، مثلا لنگر قیمت خرید یا سقف تاریخی قیمت؟
  • پیش‌بینی را بر اساس مقادیر مشاهده‌شده‌ در گذشته انجام می‌دهم، یا بر اساس شرایط مورد انتظار در آینده؟

طرح چنین پرسش‌هایی به افراد کمک می‌کند که تشخیص دهند منشأ تصمیماتشان تحلیل است و یا اینکه ناخواسته بر لنگر ذهنی خود تکیه کرده‌اند. باید به این نکته توجه داشت که درآمد و سود یک شرکت در هر دوره‌ای بازتاب‌دهنده‌ی شرایط همان دوره است. اگر شرایط آینده متفاوت از گذشته باشد، درآمد و سود شرکت نیز احتمالاً تغییر خواهند کرد. گاهی این تغییر می‌تواند بسیار شدید باشد.

بنابراین قیمت اوراق بهادار منعکس‌کننده‌ی برداشت سرمایه‌گذاران از آینده در یک زمان مشخص است. در نتیجه بهای تمام‌شده‌ی یک سرمایه‌گذاری، سطوح گذشته بازار، یا هر عامل وابسته به گذشته دیگر، غالباً بی‌ارتباط هستند. لذا فعالان بازار باید پایه و مبنای هر توصیهٔ سرمایه‌گذاری را بررسی کنند. اگر توصیه سرمایه‌گذاری مبتنی بر برآوردهای گذشته یا یک عدد «پیش‌فرض» باشد می‌تواند نشان‌دهنده‌ی وجود سوگیری لنگراندازی باشد.

سوگیری لنگراندازی و تعدیل

سوگیری حسابداری ذهنی

سوگیری حسابداری ذهنی به تقسیم ذهنی پول به «حساب‌های جداگانه» اشاره دارد. این حساب‌ها بر تصمیم‌ها اثر می‌گذارند. این در حالی است که در واقعیت پول دارای قابلیت جایگزینی است و نباید تفاوتی میان آن وجود داشته باشد (Thaler ۱۹۸۰). نظریه مالی سنتی فرض می‌کند که فعالان بازار‌های مالی کل پرتفوی خود را به صورت یکپارچه و در چارچوب ریسک و بازده بررسی می‌کنند.

با این وجود استاتمن (1999، 2008) معتقد است که دشواری در درک تعامل میان سرمایه گذاری‌های مختلف باعث شکل‌گیری حسابداری ذهنی در افراد می‌شود. بر اساس این دیدگاه، سرمایه گذاران پرتفوی خود را به شکل یک هرم چندلایه می‌سازند؛ به طوری که هر لایه برای یک هدف مالی مشخص طراحی می‌شود. مثال زیر می‌تواند به درک بهتر این سوگیری رفتاری کمک کند:

یک سرمایه گذار حقیقی، سهامی از یک شرکت داروسازی را در اختیار دارد. یکی از داروهای این شرکت که در مرحله تحقیق و توسعه قرار داشته، به شکل غیرمنتظره‌ای در یک کارآزمایی بالینی موفق می‌شود و همین موضوع باعث می‌شود قیمت سهام شرکت در عرض یک شب دو برابر شود. این فرد نیمی از موقعیت معاملاتی خود در این شرکت را می‌فروشد و از عایدی حاصل از آن برای خرید سهام یک شرکت کوچک در حوزه بیوتکنولوژی، استفاده می‌کند.

او باور دارد که سرمایه گذاری در این شرکت کوچک یک موقعیت معاملاتی «پرریسک و پربازده» است که ممکن است حتی به از دست رفتن کامل سرمایه نیز منجر شود. با این حال او با انجام این سرمایه‌گذاری راحت است. به این دلیل که قرار است از سود حاصل از فروش شرکت اول که انتظار نداشته به این سرعت و به این میزان حاصل شود برای خرید این سهم استفاده کند.

سرمایه گذاری این فرد نمونه‌ای از سوگیری حسابداری ذهنی است. او سود حاصل از شرکت دارویی را بر اساس منشا آن، در یک حساب ذهنی جداگانه قرار داده است. در حالی که پول قابلیت جایگزینی کامل دارد و نباید بر اساس منبع آن، رفتار متفاوتی با آن صورت گیرد. سرمایه‌گذار باید این مبلغ را مطابق با یک استراتژی پرتفوی یکپارچه و کل‌نگر سرمایه‌گذاری کند.

پیامدهای سوگیری حسابداری ذهنی

افراد ممکن است در اثر سوگیری حسابداری ذهنی، رفتارهای زیر را نشان دهند:

  • فرصت‌های کاهش ریسک از طریق ترکیب کردن دارایی‌های دارای همبستگی پایین را نادیده بگیرند.همچنین داشتن موقعیت‌های جبرانی در لایه‌های مختلف پرتفوی یا در حساب‌های ذهنی جداگانه می‌تواند باعث این شود که عملکرد کلی پرتفوی کمتر از حد مطلوب باشد.
  • به شکل غیرمنطقی بین بازده حاصل از درآمد و بازده حاصل از افزایش قیمت سرمایه تمایز قائل می‌شوند. بسیاری از سرمایه‌گذاران احساس می‌کنند باید اصل سرمایه خود را حفظ کنند در حالی که تمایل دارند فقط درآمدی را خرج کنند که از اصل سرمایه به‌دست می‌آید. در نتیجه، بسیاری از فعالان بازار‌های مالی برای دستیابی به جریان‌های درآمدی بیشتر، به‌طور ناخواسته اصل سرمایه خود را در معرض ریسک قرار می‌دهند.
  • ثروت یا پرتفوی را به شکلی غیرمنطقی به اصل سرمایه و بازده سرمایه‌گذاری تقسیم می‌کنند. برخی از فعالان بازار ممکن است این باور را داشته باشند که می‌توانند با بازده‌های کسب‌شده از محل درآمدشان و یا از محل افزایش قیمت ریسک بیشتری کنند. در مقابل اصل سرمایه اولیه شان باید دست‌نخورده بماند. در دنیای کازینو نیز، برای این طرز فکر یک تعبیر رایج وجود دارد: «بازی با پول کازینو» (playing with house money)؛ یعنی فرد احساس می‌کند چون این پول «از قبل برده شده»، می‌تواند بدون نگرانی با آن ریسک کند.

تشخیص و راهنمایی برای غلبه بر سوگیری حسابداری ذهنی

راهکار موثر برای شناسایی و غلبه بر سوگیری حسابداری ذهنی این است که ابتدا پیامدهای منفی آن را درک کنیم. مهم‌ترین پیامد این سوگیری رفتاری این است که همبستگی میان سرمایه‌گذاری‌ها در نظر گرفته نمی‌شود و همین موضوع به ریسک‌پذیری ناخواسته منجر می‌شود.

فعالان بازارهای مالی باید تمام دارایی‌های خود را در یک فایل واحد (مثل یک صفحه گسترده) وارد کنند. بدون آن که عنوان، برچسب حساب یا تفکیک‌های ذهنی برای آن قائل شوند. این کار باعث می‌شود ترکیب دارایی‌ها به‌صورت یکپارچه دیده شود. این شیوه معمولاً اطلاعاتی را آشکار می‌کند که وقتی دارایی‌ها به طور جداگانه دیده می‌شوند، به چشم نمی‌آیند. برای مثال:

  • موجودی‌های نقدی بیش از حد انتظار
  • تمرکزهای ناخواسته
  • ریسک‌هایی که قبلاً پنهان بودند

گام منطقی بعدی این است که یک استراتژی پرتفوی طراحی شود که تمام دارایی‌ها را به‌صورت یکپارچه در نظر بگیرد.

سوگیری چارچوب‌بندی

سوگیری چارچوب‌بندی نوعی خطای پردازش اطلاعات است. در این سوگیری رفتاری فرد بسته به شیوه مطرح شدن یک سؤال یا نحوه ارائه اطلاعات، تصمیم متفاوتی می‌گیرد. به عبارتی در حالی که ماهیت مسئله یکی است، اما «چارچوب» ارائه آن باعث می‌شود برداشت و تصمیم فرد تغییر کند. باید توجه داشت که بیشتر اوقات یک مسئله تصمیم‌گیری را به چند شکل مختلف می‌توان چارچوب‌بندی کرد. مثال زیر را در این مورد در نظر بگیرید:

اگر یک موقعیت در چارچوب سود بیان شود مثلاً «یک‌چهارم شرکت‌های استارت‌آپی موفق می‌شوند» ممکن است فرد با دید مثبت، وارد این سرمایه‌گذاری خطرپذیر شود. اما اگر همین موقعیت در چارچوب زیان بیان شود مثلا «سه‌چهارم استارت‌آپ‌ها شکست می‌خورند»، ممکن است همان فرد از این سرمایه‌گذاری منصرف شود.

چارچوب‌بندی محدود زمانی رخ می‌دهد که فرد اطلاعات را با یک نگاه محدود و تنگ‌نظرانه ارزیابی می‌کند. یعنی افراد به جای دیدن تصویر کلان، تنها بر یک یا دو عامل خاص تمرکز می‌کنند. برای مثال سرمایه‌گذاری که فقط بر تیم مدیریتی یک شرکت تمرکز کند و عوامل مهم دیگر مانند شرایط صنعت، عملکرد بنیادی و ارزش‌گذاری شرکت را نادیده بگیرد، درگیر چارچوب‌بندی محدود شده است.

پیامدهای سوگیری چارچوب‌بندی

افراد ممکن است در اثر سوگیری چارچوب‌بندی، رفتارهای زیر را نشان دهند:

  • میزان تحمل ریسک را به‌طور نادرست تشخیص دهند. به این دلیل که پرسش‌های مربوط به تحمل ریسک در چارچوب خاصی مطرح شده است. به عبارتی فرد هنگام مواجهه با چارچوب سود معمولاً ریسک‌پذیرتر می‌شود در حالی که هنگام مواجهه با چارچوب زیان معمولاً ریس‌گریزتر رفتار می‌کند. این تشخیص غلط می‌تواند به پرتفوی‌هایی کمتر از حد مطلوب منجر شود.
  • بر نوسانات کوتاه‌مدت قیمت تمرکز کنند و ملاحظات بلندمدت را در تصمیم‌گیری نادیده بگیرند.

تشخیص و راهنمایی برای غلبه بر سوگیری چارچوب‌بندی

سوگیری چارچوب‌بندی را با پرسیدن چنین پرسش‌هایی می‌توان شناسایی کرد:

  • تصمیم‌گیری من در نتیجه‌ی تمرکز بر سود خالص یک موقعیت سرمایه‌گذاری است یا زیان خالص آن؟

همان‌طور که پیش‌تر گفته شد، اگر سرمایه‌گذار تصمیم را در چارچوب سود ببیند، احتمال بیشتری دارد که سرمایه‌گذاری پرریسک‌تر را انتخاب کند. در مقابل اگر تصمیم در چارچوب زیان گرفته شود، سرمایه‌گذار معمولاً به سمت انتخاب گزینه‌های کم‌ریسک‌تر می‌رود. فعالان بازار  باید تلاش کنند تا اشاره به هرگونه سود یا زیانی که قبلاُ رخ داده است را حذف کنند. آنها باید بر چشم‌انداز آینده‌ی سرمایه‌گذاری تمرکز کنند و تا حد امکان هنگام در تحلیل شرایط مربوط به سرمایه‌گذاری، بی‌طرف و پذیرای تمام اطلاعات باشند.

سوگیری رفتاری چارچوب‌بندی

سوگیری در دسترس بودن

این سوگیری رفتاری نیز یک نوع خطای پردازش اطلاعات است که طی آن افراد احتمال وقوع یک رویداد یا اهمیت یک پدیده را بر اساس میزان سهولت یادآوری آن تخمین می‌زنند. به این شکل که هر چقدر اطلاعات راحت‌تر از حافظه فراخوانی شود، احتمال یا اهمیت آن بیشتر از واقع ارزیابی می‌شود. چهار منشأ مهم این سوگیری در رفتار افراد عبارت‌اند از:

  • سوگیری سهولت بازیابی (Retrievability): احتمالاً پاسخ یا ایده‌ای که سریع‌تر به ذهن برسد، حتی اگر درست نباشد به‌عنوان پاسخ صحیح انتخاب می‌شود. ایده‌هایی که بیشتر یا اخیراً شنیده شده‌اند نیز ممکن است به همین شکل باشند.
  • سو‌گیری دسته‌بندی: هنگام حل مسائل، افراد اطلاعات را از مجموعه‌های جست‌و‌جویی که گمان می‌کنند مرتبط هستند جمع‌آوری می‌کنند. مسائل مختلف مجموعه‌های جست‌و‌جوی متفاوتی نیاز دارند که بیشتر اوقات بر اساس دسته‌بندی‌های متداول هستند. اگر به دلیل دشوار بودن توصیف هدف جستجو تهیه مجموعه جست‌و‌جو مشکل باشد، ممکن است احتمال تخمینی یک رویداد جانبدارانه باشد.
  • سوگیری دامنه محدود تجربه: افراد هنگام انجام یک برآورد ممکن است تنها بر تجربه محدود خودشان تکیه کنند و دیدگاه‌ها یا داده‌های متعدد را در نظر نگیرند. برای مثال، افراد ممکن است تصور کنند محصول یا خدمتی که در یک کشور با موفقیت عرضه شده، به‌طور قطعی در سطح جهانی نیز موفق خواهد شد.
  • سوگیری همخوانی: افراد معمولاً بسته به اینکه یک موقعیت تا چه اندازه به شرایط یا تجربه شخصی خودشان شبیه است دچار سوگیری می‌شوند.

پیامدهای سوگیری در دسترس بودن

افراد ممکن است در اثر این سوگیری‌های رفتاری، رفتارهای زیر را نشان دهند:

  • فرصت های سرمایه‌گذاری خود را محدود کنند. معمولاً این محدودیت به دلیل استفاده از الگو‌های دسته‌بندی که فرد با آن‌ها آشنایی دارد ایجاد می‌شود. در نتیجه افراد ممکن است سرمایه‌گذاری‌های خود را فقط به سهام یا اوراق قرضه، یا فقط به اوراق یک کشور یا یک بخش خاص محدود کنند و سایر گزینه‌های مناسب را نادیده بگیرند.
  • یک سرمایه‌گذاری، مشاور سرمایه‌گذاری، یا صندوق مشترک را صرفاً بر اساس تبلیغات یا حجم پوشش خبری انتخاب کنند. برای مثال، وقتی از افراد خواسته می‌شود نام صندوق‌های مشترکی که پتانسیل سرمایه‌گذاری دارند را نام ببرند، بسیاری از افراد فقط صندوق‌هایی که تبلیغات گسترده انجام می‌دهند را نام می‌برند. در حالی که انتخاب یک صندوق سرمایه‌گذاری باید بر اساس مجموعه‌ای از عوامل گوناگون صورت گیرد تا با اهداف سرمایه‌گذار و ریسک-بازده مورد انتظار او، تناسب کافی داشته باشد.
  • در اثر داشتن این سوگیری افراد ممکن است در تنوع بخشی ناموفق باشند. این عدم موفقیت ممکن است به دلیل اینکه افراد انتخاب‌های خود را بر اساس طیف محدودی از تجربیاتشان انجام می‌دهند رخ بدهد. به عنوان مثال، فردی را در نظر بگیرید که برای شرکتی در یک صنعت خاص کار می‌کند. این فرد ممکن است بیش از حد در صنعتی که در آن مشغول به کار است سرمایه‌گذاری کند.

تشخیص و راهنمایی برای غلبه بر سوگیری در دسترس بودن

برای غلبه بر این نوع از سوگیری‌های رفتاری، سرمایه‌گذاران باید یک استراتژی سیاست سرمایه‌گذاری مناسب تدوین کنند که قبل از گرفتن تصمیمات سرمایه‌گذاری موقعیت‌ها را به دقت بررسی و تحلیل کند و بر داده‌های تاریخی بلندمدت تمرکز داشته باشد. سؤالات زیر می‌توانند در شناسایی مسائل مربوط به دسته‌بندی، محدودیت تجربیات، و طنین‌اندازی که از عوامل ایجاد سوگیری در دسترس بودن هستند کمک کنند.

  • مبنای تصمیم‌گیری شما برای انتخاب موقعیت‌های سرمایه‌گذاری چه بوده است؟
  • سرمایه‌گذاری‌ها را بر اساس میزان آشنایی خود با صنعت یا کشور انتخاب کردید؟
  • آیا آن‌ها را در یک مقاله یا گزارش تحقیقی مشاهده کردید؟
  • آیا سرمایه‌گذاری‌های خود را صرفاً به این دلیل انتخاب کردید که به محصولات آن شرکت خاص علاقه دارید؟

همچنین توجه داشته باشید که سوگیری در دسترس بودن ممکن است باعث شود افراد فکر کنند رویدادهایی که توجه رسانه‌ای زیادی دریافت می‌کنند، بیش از حد واقع مهم هستند.

سوگیری‌های هیجانی

سوگیری‌های هیجانی (Emotional Biases) نوعی از انحرافات سیستماتیک در فرآیند تصمیم‌گیری، قضاوت و شناخت هستند که عمدتاً ریشه در احساسات، عواطف و احساسات ناخودآگاه فرد دارند. این سوگیری‌ها برخلاف سوگیری‌های شناختی (Cognitive Biases) که بیشتر ناشی از خطاهای پردازش اطلاعات یا کمبود دانش هستند، از احساسات لحظه‌ای یا تجربیات عاطفی عمیق سرچشمه می‌گیرند.

این نوع از سوگیری‌های رفتاری معمولاً سخت‌تر اصلاح می‌شوند زیرا ممکن است با آموزش‌های ساده از بین نروند و افراد برای رفع آن‌ها به کمک دیگران یا تمرینات حرفه‌ای نیاز داشته باشند. همچنین در بسیاری از موارد، تنها کاری که می‌توان انجام داد این است که این دسته از سوگیری‌ها را تشخیص دهیم و خود را با آن سازگار کنیم. شش سوگیری هیجانی مهم عبارت‌اند از:

  • زیان‌گریزی (loss aversion)
  • بیش‌اعتمادی (overconfidence)
  • خودکنترلی (self-control)
  • وضعیت موجود (status quo)
  • مالکیت‌گرایی (endowment)
  • اجتناب از پشیمانی (regret aversion)

جمع‌بندی

سوگیری‌های رفتاری یکی از مهم‌ترین موضوعات مالی رفتاری هستند که نقش بسیار پررنگی در کیفیت تصمیم‌گیری‌های مالی و سرمایه‌گذاری ایفا می‌کنند. در حالی که نظریه‌های مالی کلاسیک فرض را بر تصمیم‌گیری کاملاً منطقی، پردازش بی‌نقص اطلاعات و رفتار عقلایی می‌گذارند، شواهد واقعی بازار نشان می‌دهد که انسان‌ها در مواجهه با عدم‌قطعیت، ریسک و اطلاعات پیچیده، به‌طور سیستماتیک دچار خطاهای شناختی و هیجانی می‌شوند.

این خطاها می‌توانند مسیر تصمیم‌گیری را منحرف کنند و باعث شوند که انتخاب‌های سرمایه‌گذاری، ترکیب پرتفوی، زمان‌بندی معاملات و حتی تحلیل اطلاعات، کمتر از حد بهینه انجام شود. در این مقاله سوگیری‌های شناختی مانند محافظه‌کاری، تأییدگرایی، نمایندگی، توهم کنترل، دانایی پس از وقوع، لنگراندازی و خطاهای پردازشی مانند حسابداری ذهنی، چارچوب‌بندی و در دسترس بودن بررسی شدند.

این سوگیری‌های رفتاری نشان می‌دهند ذهن انسان چگونه اطلاعات را نادرست پردازش می‌کند، چگونه به باورهای قبلی خود می‌چسبد، چرا نسبت به برخی داده‌ها بیش‌ از حد یا کمتر از حد واکنش نشان می‌دهد و چگونه احساساتی مانند ترس، طمع یا اعتماد بیش از حد می‌تواند بر رفتار سرمایه‌گذاری اثر بگذارد.

شناخت این سوگیری‌های رفتاری به معنای حذف کامل آن‌ها نیست، زیرا بسیاری از این تمایلات ریشه در ساختار ذهنی و هیجانی انسان دارند. اما سرمایه‌گذاران و متخصصان مالی می‌توانند با آگاهی، تحلیل درست اطلاعات، ثبت تصمیم‌ها، بررسی دیدگاه‌های مخالف، تنوع‌بخشی منطقی و پایبندی به استراتژی‌های از پیش‌تعیین‌شده اثرات این سوگیری‌ها را کاهش دهند و تصمیم‌های بهتری بگیرند.

در نهایت، درک سوگیری‌های رفتاری نه‌تنها برای موفقیت فردی در سرمایه‌گذاری اهمیت دارد، بلکه به فعالان بازار نیز کمک می‌کند تا رفتار کلی بازار و شکل‌گیری ناهنجاری‌های قیمتی را بهتر درک کنند. هرچه شناخت سرمایه‌گذاران از سازوکارهای ذهن و احساسات بیشتر شود، احتمال دستیابی به بازدهی پایدار و تصمیم‌گیری‌های هوشمندانه‌تر نیز افزایش خواهد یافت.

نظر شما در مورد این مطلب چیه؟

ارسال دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

× سرمایه‌گذاری در صندوق طلای ریتون
فهرست مطالب
×